آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

داستان عدالت(17): امام علی(ع ) و کفش کهنه

ابن عباس می گوید: وقتی امام علی (ع) از مدینه به بصره آمد، در ربذه منزل کردیم. بعضی از حاجیان رسیدند و جمع شدند تا چیزی از آن حضرت بشنوند، در حالی که آن حضرت پارگی کفش کهنه خود را می دوختند. به آن حضرت گفتم: ما حالا به اصلاح کار مردم بیشتر محتاجیم تا این کار، ولی آن حضرت جواب مرا نداد تا کارش تمام شد و آن کفش را پهلوی لنگه کفش دیگری گذاشت و از من پرسیدند: این کفش چقدر می ارزد؟

گفتم: هیچ!

فرمودند: هیچ که نه!

گفتم: خوب جزئی از درهم!

فرمودند: بخدا اگر نبود که با این موقعیت خلافت بتوانم حق را برپا دارم یا باطلی را از میان بردارم، این مقام برای من از این کفش هم بی ارزش تر بود.

در مدینه هم بعد از آنکه مردم به خلافتش بیعت کردند، پس از گفتن آنچه لازم بود دستور داد بیت المال را گشودند و هر چه در آن بود بین مردم تقسیم کرد و همین که کار پایان یافت بر آن زمین خالی دو رکعت نماز گذاشت و بعد بیل و کلنگش را برداشت و به چاه ملک رفت و به کار همیشگی اش مشغول شد. « چاه ملک نام محلی در مدینه، نزدیک مسجد قبا بود که در آن کارهای کشاورزی و آبرسانی انجام می شد ».

منبع : « بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی (ع) »

تاریخچه مباحث عدالت (2)

از زمان افلاطون تا قبل از رالز تلاش های فکری بشر در بررسی عدالت با ضعف نسبی بودن نظریات نسبت به زمان و مکان مواجه بوده است، طوری که با تغییر شرایط نیاز به تجدید نظر در نظریات احساس می شده است. در اواخر دهه 60 میلادی اهمیت نظریات مربوط به عدالت در حوزه علوم انسانی کاهش یافته بود، و اولین رویکرد تحلیلی نسبت به عدالت توسط جان رالز ارائه شد(رالز،1971).
رالز در کتاب «نظریه ای در باب عدالت»به کاستی قاعده پارتو در مسئله توزیع اشاره دارد که تاثیر زیادی بر سیاست گذاری های عمومی نهاد، این اندیشه تایید اقتصاددانانی چون آمارتیاسن را به دنبال داشت(سن،1970). در واقع نگرش قابلیتی سن (1999)،عملیاتی کردن نظریه رالز است.آماتیاسن با طرح مبحث متغیر کانونی، نقطه عطفی در مباحث عدالت ایجاد کرد(امارتیاسن،۱۳۷۹). 
مطالعات علمی درباره فقر در دنیای غرب به ویژه در محدوده آنگلوساکسون ها  با تحقیقات بوت(Booth)  در اواخر قرن  19  با مطالعه میدانی در لندن برای اندازه گیری میزان فقر در دهه 1880  آغاز گردید. بعد از تحقیقات اولیه ای که در انگلستان آغاز شد، آمریکا در مرحله بعد وارد صحنه شد و تحقیقات در این زمینه را گسترش داد. هانتر(hunter) در سال 1904 در صدد تعریف خط فقر برآمد که این مسئله سبب تحقیقاتی در زمینه مفهوم «رفاه حداقل» (Minimume Comfort) شد. در 1949 «کمیته مشترک اقتصادی» گزارشی درباره خانوارهای کم درآمد منتشر نمود. در دهه 60 مشکل توزیع درآمد درآمریکا مورد مطالعه نظام یافته قرار گرفت.بر اساس تحقیقات اورشانسکی (Orshanskey) برای اولین بار در آمریکا گزارش CBA(شورای مشاوران اقتصادی رئیس جمهوری آمریکا)در سال ۱۹۶۴خط فقر را ۳۰۰۰دلار تعیین نمود. پس از آن تحقیقات مشابهی درسایر کشورها صورت گرفت، بانک جهانی و سازمان بین المللی کار در کاربرد و گسترش مفاهیمی مثل «نیازهای اساسی»(Basic Needs) و لحاظ شرایط زیست محیطی نقش زیادی داشته اند. مطالعات جدی درباره فقر و توزیع درآمد در ایران بعد از سال های ۱۳۵۸آغاز شده است(خرمی،۱۳۷۵ :۱۳۱).

تاریخچه مباحث عدالت(1)

سخت گیری های ناعادلانه و  ظالمانه نظام سرمایه داری در قرن 19 از اندیشه بنیان گذاران آن ناشی می شود «دنیای اقتصادی آنها دنیای کشمکش و منازعه است. در این عرصه عده زیادی محکوم به شکست می شده اند و در این میدان امیدی وجود نداشته که بتوان نسبت به آنها که دچار سرنوشت شوم می شوند کمکی کرد. ریکاردو صریحا می گوید که در این مورد نمی توان کاری انجام داد و حتی به صراحت تمام این طور اظهار نظرمی کند که قانون جاذبه در عالم مثل نوسان بازار می باشد که نمی توان آن قانون را تغییر داد و بنابراین نمی توان در بهبود آنها که ضعیف و ناتوان هستند قدم های موثری برداشت. از این رو ،ریکاردو سرنوشت مردم عادی و این طبقه عظیم را تسلیم نوسان بازار می کند.و هیچ رحم و شفقتی را اجازه نمی دهد که در میدان رقابت اقتصادی قدم گذارد.» پیدایش افکار داروینیسم اجتماعی و انتخاب طبیعی(انتخاب قویترین ها و تقویت اوصاف و صفات آنها و در نتیجه دوام قویترین ها و نابودی ضعیف ها در عرصه رقابت ) به قرن 19 انگلستان و مفسر آن هربرت اسپنسر (Herbert Spencer) برمی گردد، اوبقای انسب(Survival of the fittest) را به عنوان یک اصل در زندگی انسان به کار می برد، و تمام صدقات و اعمال خیر را از آن جهت که مخالف مسابقه ضعفا در تنازع بقا بود محکوم می کرد(گالبرایت،1340: 60-55). با بروز ناآرامی ها و اعتراضات مکرر تجدید نظرهایی در نظام اقتصادی سرمایه داری انجام شد و آنرا به سوی سرمایه داری دخالت گرا و اقتصاد مختلط کشانید، و سرمایه داری خصلت اجتماعی گرفت. شکست اقتصاد لیبرالیستی قرن 19 و اصلاحات آن نشانگر نیاز به برابری فرصت ها و انتخاب آزاد در کنار عدالت توزیعی است(ژید،1370: 1: 270).