گاهی قاعده بازی مهمتر از خود قانون است. معمولا سرمایه داران طرفدار لیبرالیسم با نفوذ در سیستم قانون گذاری و استفاده از قواعد بازی کشور، قوانین را به نفع خود وضع می کنند. از جمله اشکالات وضع قانون این است که افراد منتفع از قانون خود واضع قانون هستند که در این شرایط ایجاد رانت و فساد به دنبال دارد. از این رو به نظر می رسد اصلاح شرایط قانون گذاری از مهمترین اصول زیربنایی برای تحقق عدالت است. در ویدئوی زیردکتر حسینی استادیار دانشگاه تهران مواردی از نفوذ سرمایه داران در قواعد بازی و وضع قانون مطرح می کنند. فساد در قواعد بازی
در ویدئوی کوتاه این یادداشت، سخنرانی نمر باقر النمر، شیخ ظلم ستیز عربستانی را گوش می دهیم. شیخی که سرانجام هم بر سر عقیده ظلم ستیزش گردن زده شد. او عقیده دارد ظالم هر که باشد و در هر جایگاهی باشد، نباید از او دفاع کرد. و باید همواره از مظلوم دفاع کرد. اگر کسی از ظالم دفاع کند، شریک او در ظلم و ستم است، در این موضوع فرقی نیست که ظالم یک فرد عادی باشد یا یک حاکم: نمر باقر النمر
در مذهب شیعه عدالت خواهی جایگاه خاصی دارد، به طوری که شیعیان عدل را جزو اصول دین می شمارند. در طول تاریخ هم شیعه عدالت خواه بوده است. بر همین اساس علوی بوده است و از علی(ع) تبعیت خاص دارد. اما متاسفانه جامعه شیعه ایران نمود خوبی از عدالت علوی ندارد و مظاهر بی عدالتی در آن زیاد است . در ویدئوی کوتاه حاضر سخنران به این نکته اشاره دارد. اما سوال این است که چرا بین عقیده و عمل در جامعه کنونی شیعه چنین فاصله شدیدی است؟ تشیع و عدالت
امام خمینی(ره) اسلامی را ناب می داند که پرچمدارانش پابرهنگان و فقرای جهان باشند. واقعا در شرایط کنونی، جامعه ما به چه سمتی می رود؟ پرچمداران فقرا هستند یا سرمایه داران؟ البته در طول تاریخ انبیا، طرفداران انها فقرا و محرومان بوده اند و هدف ارسال پیامبران و تشریع دین هم تحقق عدالت بوده است. در ویدئوی کوتاه زیر سخنران روی این سخن امام خمینی و زمانه ما صحبت می کند تا معیار درستی از اسلام خالص داشته باشیم : اسلام فقرای جهان
«بچه های کار» موضوعی است که باید به طور خاص مورد توجه قرار گیرد و برای درمانش کاری کرد یا حتی ستاد ویژه ای برای حل این معضل تدارک دید. کودکانی که در سر چهارراه ها می بینیم و گاهی از کنارشان بی تفاوت رد می شویم. یک نکته، بحث درامد خانواده های انهاست که انها را وادار به کار می کند، و شاید بتوان گفت فقر خانواده مهمترین موضوعی است که کودکان را به سمت این عمل سوق داده است. نکته دیگر، این است که انها در انتخاب این عمل اراده ای ندارند و اجبار اجتماعی انها را به دستفروشی یا ... سوق می دهد که ظلمی مضاعف است. نکته سوم، این است که انها نیروهای انسانی اینده این کشور هستند و با این کارهای سخت، بخشی از توان اینده کشور هم از دست می رود. انها می توانستند به مدرسه بروند و خود را به ابراز علم مجهز نمایند. در این فیلم اوضاع بچه های کار را از زبان یک مجری نوجوان می شنویم: بچه های کار
متاسفانه در کشور ما مناصب مدیریتی به طور عادلانه چیده نشده است و افراد لایق بر مسند مدیریت ننشسته اند. شاید به گفته گاندی ارزش ها عوض شده است که چنین مدیرانی در حال مدیریت کردن هستند. کشوری با این همه منابع طبیعی و سرمایه انسانی واقعا شایستگی بیش از این را دارد. اگردر جامعه ای نخبگان مدیریت کنند برای بقیه شغل و غذا و امکانات فراهم می شود، اما اگر قضیه برعکس شود جامعه به سوی ویرانی می رود. در ویدئوی زیر سخنران بر این نکته کلیدی تاکید دارد: ناکارآمدی مدیریت
به نظر می رسد مهمترین چالش عدالت در ایران این است که افراد در سرجایی که باید باشند، نیستند. به عبارت دیگر مناصب بر اساس لیاقت ها توزیع نشده است. «وضع کل شی فی موضعه» یعنی قرارگیری هر چیز در جایی که باید قرار داشته باشد، نقض شده است. اصولا تا این زمینه از عدالت محقق نشود، نمی توان انتظار پیشرفت شگرفی داشت. در فیلم حاضر سخنران در جملاتی کوتاه بر این نکته تاکید کرده است و مصادیقی برایش بر می شمارد: عدالت در ایران
شاید بتوان عدالت را در مجموع در 9 سطح بررسی کرد. ابتدا در سه سطح فرد، سازمان و دولت که هر کدام از این سه سطح می تواند در زمینه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد. البته سطح خانواده شاید به نوعی مشابه سطح سازمان باشد. و سازمان و دولت دو گونه فعالیت اجتماعی باشد. به صورت جدول زیر مباحث عدالت قابل طرح و بررسی است:

شعر پروین به طور عام و جنبه های سیاسی شعر او به طور خاص، آینه تمام نمای بستر اجتماعی و شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه خود او یعنی ایران در حال گذار است. در سال های 1310 تا 1340، ایران از یک جامعه توسعه نیافته به سوی یک کشور در حال توسعه حرکت می کرد. بدیهی است چنین تحول بزرگی، تغییر و تحولات مهمی را در زندگی مردم ایران به وجود می آورد. یکی از این تحولات عمده که پیش از این در جوامع اروپایی نیز روی داده بود، گذار از فضیلت گرایی به سوی پویایی اجتماعی و عقلانیت رفاهی و اقتصادی بود که خود بخشی از فرایند گذار از سنت به مدرنیسم به شمار می آمد. در جریان همین گذار بود که فضیلت گرایی همراه تحمل فقر و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی، جای خود را به پویایی سیاسی و اجتماعی برای بهبود زندگی اقتصادی و تحقق عدالت می داد. بدون شک دوگانگی شعر پروین در رابطه با فقر که گاه آن را افتخار و فضیلت دانسته و گاه ناشی از عملکرد حکومت و جامعه، تحت تاثیر همین گذار قرار داشته است. تحولات دهه 1320 و رشد احزاب و جریان های سیاسی که بر عدالت اجتماعی تاکید کردند، در شعر پروین اعتصامی به شکل اعتراض به نابرابری اقتصادی بازتاب یافته است....
این که خاک سیهش بالین است/ اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید/ هر چه خواهی سخنش شیرین است
دکتر حمید احمدی، 1388