آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

معیار موجودگرایان(قابلیت گرایان) درباره عدالت(2)

معیار موجود گرایان درباره عدالت به چند صورت کلی بود که در یادداشت گذشته به یک صورت آن اشاره شد: توزیع عادلانه این است که هر کس هر قدر بتواند در قالب نظام بازار به دست آورد. اما صورت دوم به صورت زیر مطرح می شود:

ب- توزیع عادلانه درآمد وضعیتی است که افراد مالک موجودی خود درقالب بازار رقابتی هستند، و سود ناشی از انحصار یا دستمزد که بیشتر از ارزش بهره وری نهایی باشد قانونی یا مشروع تلقی نمی گردد. به نظر اقتصاددانان نظام سرمایه داری، سهم هر یک از عوامل تولید بستگی به میزان مشارکت آنان در تولید دارد، و باید توزیع از نظر سهم هر یک از عوامل(نیروی کار، صاحبان سرمایه، مالکین) بررسی شود. بنا بر قول کلاسیک ها، سهم صاحبان عوامل تولید تنها بر اساس کارایی نهایی عواملی که دارند تعیین می شود، توزیعی عادلانه خواهد بود که به طور طبیعی به دنبال کارایی اقتصادی می آید. بر این اساس دولت در توزیع درآمد دخالتی ندارد، و اگر انتقالی از ثروتمندان به فقرا صورت گیرد داوطلبانه خواهد بود. تئوری توزیع درآمد در مکتب نئوکلاسیک به تعیین قیمت عوامل زمین، کار و سرمایه و همچنین تخصیص کارای آنها توجه دارد، و معتقد است برای کارا بودن عوامل باید ارزش تولید نهایی آنها در همه موارد استفاده با هم برابر باشد، هرچند این بهره مندی ضامن معنای عدالت توزیعی نباشد، و نسبت به شرایط قبل از مبادلات و آثار بعدی آن بی توجه است(ژید، شارل و شارل ژیست، ۲: ۲۰۹- ۲۱۰) در این حالت نقش اقتصاددان و سیاستمداران، دخالت در بازارهای غیر رقابتی در جهت انطباق درآمدها با درآمدهای مشابه در بازارهای رقابتی می باشد(پژویان،۱۳۸۱: ۸۳).

این در حالی است که در نظریه توزیع درآمدی اسلام، علاوه بر کار و نتیجه کار، عامل نیاز هم در توزیع درآمد دخالت دارد. و از این جنبه با نظریه نئوکلاسیک انطباق ندارد. همچنین از آن جهت که در نظریه نئوکلاسیک امکان تحقق رویای فرض رقابت کامل وجود ندارد اعتبار اخلاقی این نظریه مخدوش است.(خرمی،۱۳۷۵: ۱۴۶) (ادامه دارد)

چالش در مصادیق(25): بررسی عدالت در دبستان دخترانه نرجس شاهرود

یکی  از دانشجویان محترم برای طی کردن دوره کارآموزی در دبستان دخترانه نرجس شاهرود معرفی شد. بعد از اتمام دوره کارآموزی از وی خواستم مواردی را که احساس می کند امکان دارد بی عدالتی در سازمان باشد بنگارد. این مواردی است که ایشان برشمرده است. هدف از این کار، کمک به رفع بی عدالتی های اجتماعی و رفع اشکالات احتمالی است. اگر موردی به اشتباه بیان شده است، تقاضا داریم یاداوری کنند تا حذف یا توضیح داده شود. برخی مواردی که در این اداره عادلانه به نظر نمی رسد عبارتند از:

مشکل مهمی که این مدرسه با آن روبه رو بود بحث بودجه در دسترس بود. در ایام نوروز این مدرسه به عنوان اسکان در اختیار مسافران قرار گرفته بود، به این جهت مدرسه با مبالغ بالایی از قبوض آب و برق و گاز مواجه شده که سازمان آموزش و پرورش تنها بخش کمی از آن را به مدرسه پرداخت کرده است. اکنون مدرسه ناچار است از والدین دانش آموزان مبالغی را با عنوان کمک به مدرسه دریافت کند. البته از آنجا که به طورکلی این منطقه از نظر وضعیت مالی خانوار در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد، پرداخت این مبالغ هرچند پایین گاه برای خانواده ها مقدور نیست و در نهایت این دانش آموزان هستند که با عدم دریافت کارنامه، تاخیر در انجام ثبت نام، تاخیر در تحویل پرونده ها و از این دست مسائل تاوان می دهند. عدم توجه اداره آموزش و پرورش شاهرود به این امر سبب ایجاد بی عدالتی در این مدرسه و زیان دیدن خانوارهای کم درآمد شده است.

مورد بعدی که من در این مرکز به آن برخورد کردم کلاس هوشمندی بود که در آنجا وجود داشت. هنوز آنقدر که باید از این تکنولوژی در این مدرسه استفاده نمی شود. دانش آموزان در طول دوره تحصیل خود یک یا دو بار در سال از این تخته هوشمند استفاده می کنند. این دانش آموزان بیگانه با تکنولوژی به تحصیل مشغولند و به دلیل نبود رایانه برای استفاده پایه ششم، برخی از آنها حتی خاموش و روشن کردن رایانه را نیاموخته اند و این برای نسلی که روز به روز در تکنولوژی و فرآیندهای الکترونیکی بیشتر غرق می شود پیامدهایی نامطلوب خواهد داشت. 

مسئله بعدی که به نظر من ضعف سیستم مدیریت و برنامه ریزی سازمان آموزش و پرورش را می رساند این است که زمانی که قراربود بازرسان سازمان آموزش و پرورش برای بازدید از مدرسه به این مرکز سر بزنند، ساعاتی قبل از ورود این افراد، مسئولان مدرسه از این برنامه آگاهی داشتند و  شرایط را بیشتر تحت کنترل قرار می دادند و گاه باعث محوکردن و یا کمرنگ شدن کاستی های موجود، چه از نظر مدیریت و چه از نظر عملکرد وشرایط بد محیطی می شدند. کنترل ها خوب است نامحسوس و غیر منتظره باشد.

البته لازم به ذکر است که طبق گفته دبیران این مدرسه، از دو یا سه سال گذشته تا کنون این مرکز از نظر بهداشتی، امکانات آموزشی و شرایط رفاهی دانش آموزان پیشرفت هایی نیز داشته است که افزایش توجه و تلاش وزارت آموزش و پرورش را به مدارس دولتی نشان می دهد. امید است که برای افزایش بهره وری و کسب پیشرفت های بیشتر در آینده شاهد رفع  نواقص و افزایش امکانات آموزشی مدارس به صورت درخور و عادلانه باشیم.

 ماهرخ امیری ، محمدرضا آرمان مهر

معیار موجودگرایان(قابلیت گرایان) درباره عدالت(1)

نظریه قابلیت گرایان به نظریه قانون طبیعی توزیع درآمد نیز معروف است. نظرات مبتنی بر قابلیت معتقد به توزیع درآمد بر اساس عایدی عوامل تولیدی می باشد. فیلسوفان طرفدار «قانون طبیعی» مثل هابس و لاک که در نیمه دوم قرن هفدهم نظرات خود را نگاشته اند، از معیارهای مبتنی بر قابلیت دفاع می کردند، چرا که معتقد بودند که حق فطری هر فرد با توجه به ثمرات  تلاش او تعیین می شود؛ آنها با دخالت دادن عنصر قابلیت عوامل و قیمت گذاری آنها در بازار از توزیع حمایت اخلاقی می کردند(ماسگریو،۱۳۷۲ : ۱۲۱). در این باره چند گونه تصور هست که چند مورد از مهمترین آنها عبارتند از :

الف_ توزیع عادلانه این است که هر کس هر قدر بتواند در قالب نظام بازار به دست آورد. شعار این گروه این است که«هر فرد به اندازه کوشش او». در این دیدگاه اصل برخورداری از حق فطری بهره وری از ثمرات کار مورد نظر هابس و لاک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته می شود، در واقع این نظر به مثابه انتخاب خودخواهی در برابر غیر خواهی است، و تلاش در راه رسیدن به منافع شخصی بدون توجه به منافع دیگران را عادلانه می شمارد.

دخالت دولت مطابق این نظریه، فقط در فعالیت های غیر قانونی است، و اقتصاددانان در راستای توزیع مناسب درآمد نقش قابل توجهی ندارند. البته این نظریه از جهات زیادی با تعالیم اسلام در تعارض است و به تفاوت های ذاتی و غیر ذاتی بین افراد جامعه توجهی ندارد. توزیع درآمدی که در بازار معین می شود به توزیع قابلیت های عوامل و قیمت خدمات عوامل در بازار بستگی می یابد،علاوه بر این توجه ندارد که توزیع درآمد  از ناقص بودن شرایط بازار تاثیر می پذیرد.(ادامه دارد)

تصویر عدالت(6): سهم کارگران از عدالت

از جمله دغدغه اندیشمندان در طول تاریخ سهم عادلانه کارگران از تولید بوده است. معمولا در همه زمان ها بار اصلی تولید بر دوش طبقه زحمتکش کارگر بوده است اما هنوز یک الگوی منصفانه دستمزد مورد عمل عمومی قرار نگرفته است. برخلاف طبقه کارگر، طبقه سرمایه دار همواره از جایگاه برتری برخوردار بوده است و در رفاه بیشتری به سر برده است. مارکس معتقد بود که سرمایه داران از راه های مختلف کارگران را استثمار می نمایند و همین امر در بلندمدت سبب سرنگونی نظام سرمایه داری خواهد بود. از زمان پیشگویی مارکس، نظام سرمایه داری خود را بارها اصلاح کرده است و از دام سرنگونی رهایی یافته است. اما سوال اصلی این است که این نظام تا کی خواهد توانست به بقای خود  ادامه دهد؟ آنچه مهم است این است که باید کارگران به عنوان موتور اصلی تولید به سهم استحقاق آمیز خود از سود برسند.

برخی معیارهای جمع گرایانه تحقق عدالت

معیار مطلوبیت گرایان بر پایه مطلوبیت گرایی فردی و فایده گرایی بوده است. و آثار سیاست توزیع مجدد بهینه، مشتق از تابع رفاه اجتماعی افراد بوده است در حالی که طبق نظربرخی متفکران توزیع مجدد درآمد مستقل از رجحان ها و سلایق و مطلوبیت های افراد می باشد که به نظریات غیر فردگرایانه معروف است(روزن،1378: 254). 
به طور نمونه افلاطون بنا به قول فر (Fair) معتقد بود که توزیع مناسب درآمد در جامعه ای محقق شده است که در آن نسبت درآمد ثروتمندترین فرد به فقیرترین فرد از ۴بیشتر نباشد(روزن،1378: 254). 
برخی متفکرین معتقد به توزیع کاملا برابر درآمد به عنوان اصل اولی هستند.با توجه به جعبه اجورث، توزیع اولیه کالاها یا نهاده ها وقتی عادلانه است که نقطه توزیع اولیه درست وسط جعبه اجورث باشد، و در توزیع مجدد کالاها یا نهاده ها سهم افراد مساوی باشد(صدر،۱۳۷۴: ۳۱۷). مهمترین متفکر این گروه مارکس و طرفداران او می باشند.
توبین اعتقاد دارد که کالاها و خدمات خاصی باید به تساوی توزیع شود. و تساوی گرایی کالایی(Commodity Egalitarianism) را مطرح می کند، مانند تساوی در توزیع برخی کالاها در زمان جنگ ،یا تساوی در حق رای، یا تساوی در توزیع آموزش ابتدایی یا برخی خدمات بهداشتی (روزن،1378: 255).
تعالیم اسلامی هر چند بر همیاری و حمایت انسان ها از یکدیگر و توازن اجتماعی تاکید دارد، اما به این نظریات انطباق و سازگاری چندانی  ندارد.

داستان عدالت(8): عدالت امام علی(ع)

زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع(ترغیب) سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی می‌خواند که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد. روزگار گذشت و امام علی علیه‌السلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه می‌خواست انجام می‌‌داد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت. سرانجام سوده سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد. معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت: یاد داری که در جنگ صفّین چه می‌کردی؟ حال دستور می‌دهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد با تو رفتار کند؟... سوده، در حالی که اشک می‌ریخت این اشعار را خواند: صلّی الاله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً/ قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً  «خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد/ و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود» معاویه با شگفتی پرسید: چه کسی را می‌گویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟ سوده گفت: حضرت علی علیه‌السلام را می‌گویم که چون رفت، عدالت هم رفت. معاویه! فرماندار علی علیه‌السلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟ ماجرا را شرح دادم، و گفتم: چند کیلو گندم مهم نیست، می‌ترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوه‌خواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشه‌دار شود. علی علیه‌السلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت: خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم. سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت: بسم‌الله الرحمن الرحیم، قد جائتکم بینةٌ مِن ربّکم فَاوفوا الکیلَ و المیزان، و لا تَبخَسوا النّاسَ اَشیائهُم، و لا تُفسدوا فی الارض بعد اصلاحها، (1) ذالکم خیرٌ لکُم مَن یَقبِضُهُ. والسّلام؛‌ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید! سپس دستور داد که: کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمع‌آوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت. نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد. معاویه! آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ارطاة» شراب می‌خورد، تجاوز می‌کند، مال مردم را به یغما می‌برد،‌ خون بی‌گناهان را می‌ریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ می‌کنی؟ و ادعا داری که خلیفه مسلمین هستی؟

تصویر عدالت(5): عدالت آموزشی

تصویر زیر بیانگر وضعیت کنونی آموزش در کشور ماست. هر چند افراد با استعدادی از خانواده های فقیر یا متوسط خود را به مدارج بالای علمی رسانیده اند، اما متاسفانه برخی نیز صرفا با تکیه بر ثروت خویش به کسب مدرک برای خویش پرداخته اند و زیربنای عدالت آموزشی کشور را زیر سوال برده اند. امیدواریم روزی برسد که هر فرد در جایگاهی که لیاقتش را دارد قرار گیرد و عدالت بر اساس رعایت استحقاق ها جایگزین عدالت بر اساس پول شود. مشکلات فراروی تحصیل فرزندان فقرا در این کشور اندک نیست و در  شرایط کنونی اگر کودکی از این قشر بتواند خود را به مدارج بالای علمی برساند کاری سخت انجام داده است که این نشانه خوبی برای یک نظام اسلامی کامل نیست. به امید تکامل نظام جمهوری اسلامی ایران در بعد عدالت آموزشی.

نسبت عدالت اقتصادی و فرهنگ(2)

       در ارتباط بین فرهنگ و اقتصاد، وزن ارزشی این دو عنصر با هم متفاوت است. در این ارتباط متقابل نه از دلالت های فرهنگ روی اقتصاد می شود غفلت کرد، و نه از دلالت های اقتصاد روی فرهنگ. اما تاثیرگذاری این دو مقوله روی هم بستگی زیادی به این دارد که کدام یک از زیربنای نظری و فکری یا عقیدتی قوی تری برخوردار باشد. به این معنا که اگر فرهنگ یک جامعه دارای پشتوانه قوی تری باشد، به عدالت اقتصادی جهت خواهد داد. اما اگر عدالت اقتصادی پشتوانه محکم تری نسبت به فرهنگ داشته باشد، آن را متاثر خواهد ساخت.

       بحث اقتصاد یک مقوله کلی است که می توان آن را به زیر بخش هایی مانند اقتصاد تولید، اقتصاد توزیع، اقتصاد رسانه، اقتصاد آموزش و... تقسیم کرد. هرکدام از این زیرمجموعه ها دارای محتوایی وسیع و قابل توجه هستند، میزان توجه به این زیرمجموعه ها در عرصه های علمی بر اساس فرهنگ تعیین می شود. برای نمونه در برخی جوامع بیشتر به اقتصاد جهانگردی توجه شده است یا در کشوری اقتصاد رسانه ای بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. به همین ترتیب درکشوری که در توزیع درآمد شرایط نامناسبی نداشته باشد و بی عدالتی در آن زیاد باشد، توجه به عدالت اقتصادی بیشتر خواهد بود. و در این شرایط با توجه به نیاز شدید اجتماعی، تاثیر عدالت اقتصادی بر فرهنگ قابل توجه خواهد بود. از دیگر سو، با توجه به مقوله مهم عدالت اقتصادی می توان در افکار افراد جامعه و فرهیختگان آن با فرهنگ سازی توجه به عدالت اقتصادی را نهادینه کرد، تا جوامع مختلف به فکر علاج واقعه قبل از وقوع آن باشند. ضمن این که به نظر می رسد در اقتصاد اسلامی، عدالت اقتصادی به عنوان یک اصل مهم و غیرقابل جایگزینی، مقتضی است که با تحقق آن، فرهنگی سالم و عدالت محور تثبیت شود.

محمدرضا آرمان مهر و آسیه فرهمندمنش

نسبت عدالت اقتصادی و فرهنگ(1)

 فهم نسبت فرهنگ و عدالت اقتصادی در مراحل جنینی به سر می برد، و نیازمند کار و بررسی جدی است. عدالت اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین شاخصه های اقتصادی از رابطه اقتصاد و فرهنگ مستثنی نیست. بررسی و تحقیق در راستای تاثیر فرهنگ بر عدالت اقتصادی حمایت از حقوق معنوی و اجتماعی مردم است. مهم این است که از طریق فرهنگ سازی، انگیزه عدالت طلبی را به نوعی هنجار بدل کرد تا مورد علاقه مردم قرار گیرد. و سپس این نیروی عشق و علاقه در قالب یک دست نامرئی سبب تحقق عدالت از سوی مردم خواهد شد.

بوردیو(1984) ادعا می کند که الگوی متفاوت مصرف فرهنگی در ارتباط با معیارهایی می باشدکه مردم طبقات مختلف درباره آن می اندیشند که چه باید مصرف کنند، اگر معیارهای متفاوت مصرفی ایجاد شود، الگوهای مصرفی متفاوتی ایجاد خواهد شد(اکرلف، 2005: 19-21). به این ترتیب در رابطه با پیوند عدالت اقتصادی و فرهنگ، امکان دارد که معیارهای متفاوت عدالت اقتصادی، الگوهای فرهنگی متفاوتی ایجاد کند. به عنوان نمونه، در معاملات اقتصادی، اعتماد به درستی و امانت‌داری بازیگران بازار و نهادها بسیار اهمیت دارد. برای کارکرد صحیح بازارهای مالی، اعتماد داشتن سرمایه‌گذار به سایر افراد و به خصوص به شرکت‌ها اهمیت بسیار زیادی دارد. مردم فقط زمانی سهام یک شرکت را خواهند خرید که مطمئن باشند سر آنها کلاه گذاشته نشده است. تصمیم به سرمایه‌گذاری در سهام نه فقط نیازمند ارزیابی بده ‌بستان ریسک-بازده است، بلکه به ایمان (اعتماد) به اینکه داده‌های در اختیارشان قابل ‌اتکا بوده و اینکه کل تشکیلات عادلانه است نیز بستگی دارد. به این ترتیب عادلانه بودن تشکیلات مختلف اجتماعی، سبب گسترش فرهنگ سهامداری می شود که یکی از جنبه های فرهنگ اقتصادی است.

 عدالت اقتصادی می تواند بر فرهنگ تاثیری عمیق بگذارد، و برای آن نوعی زیربنا تلقی شود. در اقتصاد سرمایه داری جایی برای اصل لاضرر و احترام مال و قوام آن نیست، چرا که هدف اصلی در این اقتصاد کسب سودهای تصاعدی برای صاحبان سرمایه است. و این امر ناگزیر موجب زیان دیگران است. اما مطابق تعالیم اسلام، چون بی عدالتی اقتصادی و فاصله شدید طبقاتی سبب زیان به کل جامعه است، مطابق قاعده لاضرر باید ازجامعه بر چیده شود. با این بیان، اهمیت عدالت اقتصادی به اهمیت فرهنگی به نام عدم ضرر به غیر رهنمون شده است. 

محمدرضا آرمان مهر و آسیه فرهمندمنش 

داستان عدالت(7): عدالت در فرمانروایی

فره ورتیش دومین پادشاه ایران از دودمان مادها و فرزند دیاکو بود. او  از بامدادان بر دیوار دژ کاخ بالا می رفت و به خانه های مردم هگمتانه (همدان امروز) می نگریست، هنوز بسیاری در بستر خویش آرمیده و زندگی در شهر جریان نیافته بود. فرمانروا به لب دیوار دژ آمده و به پایین نگریست در پای دیوار زنی را دید که بر خاک های پای دژ خوابیده است . به دیده بان نزدیک خویش گفت: این زن در اینجا چه می کند و از کی به اینجا آمده؟ دیده بان گفت بسیاری از شب ها زنهای تنها در پای دژ می خوابند چون اینجا امنیت هست و کسی آنها را آزار نمی دهد. فرمانروا گفت مگر آنها زندگی ندارند. نگهبان گفت بسیاری از آنها بیوه اند و یا سرپرستی ندارند همسرانشان یا در جنگ کشته شده اند و یا بیماری جانشان را گرفته. پادشاه رایزن پیرش را خواست و جریان را برایش باز گو نمود. و به او گفت قدرت فرمانروا تنها در ایجاد امنیت در مرزها نیست مردم هم باید امنیت جانی و همین طور ادامه زندگی داشته باشند. دستور داد چهارصد اسب از داشته های فرمانروایی را فروختند و با آن ساختمانی در کنار کاخ خویش بنا نمود برای زنان و مردان تنها و دردمند. روزی سه وعده غذا به آنها داده می شد. بی پناهان را پس از نگهداری تشویق به زندگی و فعالیت های شرافتمندانه می کردند. آنگاه پس از این دستور در تمام شهرهای ایران چنین ساختمان هایی ساخته شد.