بحث عدالت وعدالت خواهی ومبارزه با مفاسد اقتصادی مقوله ای بوده که همواره مهجور مانده است و عدم تلاش در جهت تحقق واقعی آن و آوردن آن از عرصه ذهنی به عرصه عینی هزینه های زیادی را به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد کرده است. ملموس ترین مصداق این هزینه در عدم تحقق این فریضه مهم؛ اختلاس مالی اخیر بوده است. از جمله مفاسدی که ممکن است ملاحظه شود، موضوع زمین خواری است. دیده شده است که مفسدانی با قانون گریزی و یا با دور زدن قانون، و یا استفاده ابزاری و تحریف قانون به چنگ اندازی در زمین های این کشور اسلامی پرداخته اند. چندی پیش یکی از دوستان تقاضای انتشار مستندی را ارسال کرد که احساس شد قرارگیری آن در وبلاگ حداقل از جهت آشنایی با معضلات اجتماعی کشور و کمک به رفع آنها جالب توجه خواهد بود. البته وبلاگ با توجه به این که در جریان جزئیات موضوع نیست، قضاوتی درباره آن ندارد و قضاوت را به خوانندگان فهیم واگذار می کند. اما به اختصار اشاره می شود که طلبه عدالت خواه سیرجانی یکی از کسانی است به زمین خواری های سیرجان اعتراض کرد. وی در طوماری به زمین خواری 2500 هکتاری برخی با نفوذان شهر اعتراض کرده بود. "مستند فریاد عدالت" در سال 1387 توسط جمعی از بچه های حزب الله ساخته شده که به طور خلاصه به پیگیری بحث زمین خواری سیرجان و سرنخ های مربوط به آن می پردازد.جهت دانلود مستند اینجا کلیک کنید.
در ادامه بررسی غیرعادلانه بودن حکومت های پادشاهی وراثتی می توان به دلایل قبلی، این دلایل را نیز افزود:
5. از نظر نوزیک و هایک در اداره امور کشور نیاز به یک دولت کمینه است، هایک با توجه به جنبه های مختلف اجتماعی جستجوی عدالت را جستجوی سراب می داند که البته با معیارهای دینی ما کاملا در تضاد است. به هر صورت حکومت های پادشاهی وراثتی از این نظر نیز به نوعی سبب بزرگتر شدن دولت ها و دور شدن جامعه از امکان تحقق عدالت می شوند.
6. این نوع حکومت ها نه تنها منافعی در پی ندارند بلکه هزینه های زیاد اقتصادی و غیر اقتصادی بر جامعه تحمیل می کنند. یعنی به نفع یک طبقه و خانواده خاص و به زیان بیشینه جامعه است.
جالب توجه است که در عصر حاضر در کنار مردم کشوری مثل عربستان، مردم کشورهایی مثل انگلستان و اسپانیا از این نوع حکومت (هر چند تشریفاتی) ناراحت هستند، اخیرا در بحران اسپانیا مخارج خانواده سلطنتی صدای اعتراض مردم این کشور را نیز درآورد. یادی از پروین اعتصامی و شعر زیبایش خالی از لطف نیست:
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت این اشک دیده ی من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خَرَد و مُلک، رهزن است آن پادشا که مال رعیّت خورد، گداست
بر قطره ی سرشک یتیمان نظاره کن تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود کو آن چنان کسی که نرنجد ز حرف راست
محمدرضا آرمان مهر
از جمله مصادیقی که شاید غیر عادلانه بودن آن بدیهی است، حکومت های پادشاهی وراثتی است، شاید در عصر حاضر کسی در غیر عادلانه بودن این حکومت ها شکی نداشته باشد، البته عده ای ممکن است شاهانی در طول تاریخ مثال بزنند که موفق بوده اند و تاثیرات شگرفی داشته اند، اما به هر حال از جمله مهمترین مصادیق غیرعادلانه بودن، این نوع حکومت هاست، به قول معروف:
گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
عجیب است که در عصر حاضر این نوع حکومت ها در کشورهای پیشرفته ای مثل انگلستان دیده می شود، اما به هر صورت هر هدفی که از این حکومت ها(حتی نوع تشریفاتی آن ) باشد، بی عدالتی را توجیح نمی کند. بی عدالتی خط قرمز زندگی بشریت است، اما دلایل این بی عدالتی واضح است:
1. عدم رعایت استحقاق های بشری (اگر ملاک عدالت را رعایت استحقاق ها فرض کنیم).
2. عدم رعایت مساوات انسانی(اگر ملاک عدالت را مساوات فرض نماییم).
3. عدم افزایش سرجمع مطلوبیت های اجتماعی(اگر مانند استوارت میل عدالت را به بیشتر شدن سرجمع مطلوبیت های افراد جامعه تعریف کنیم).
4.عدم بیشینه شدن کمینه های جامعه(اگر قائل به تعریف رالزی از عدالت شویم).
این دلایل واضحی بود که به ذهن نگارنده وبلاگ رسیده است. خوانندگان اولا، می توانند دلایل دیگری ارائه دهند، همچنین موضوعاتی را برای بررسی و هم اندیشی در هفته های آینده پیشنهاد دهند.
محمدرضا آرمان مهر
شاید اگر وبلاگ بخواهد از جایی شروع کند، نقطه عزیمت بهتری از چالش در مصادیق نداشته باشد. به هر صورت آدمی هر روزه در خودش، خانواده و جامعه اش و یا جامعه جهانی با مصادیقی مواجه است که عادلانه بودن یا غیرعادلانه بودن آنها برای او جای پرسش فراوان و جدی دارد. اهمیت این موضوع از چند جنبه است: اولا به اذعان بسیاری از اندیشمندان، عدالت طلبی ریشه در فطرت انسانها دارد، از این رو هر انسانی که دارای فطرت پاکی باشد خواهد توانست درباره مصادیق عدالت نظر خود را بازگو نماید. ثانیا، به عقیده متکلمین شیعه عدالت در مباحث مربوط به حسن و قبح عقلی مورد بحث قرار می گیرد، یعنی عقل آدمی اگر از آلودگی ها و تعصبات پاک باشد، خواهد توانست درباره عادلانه بودن یک مصداق نظر بدهد. ثالثا، با وجود همفکری در مصادیق می توان به صورت استقرایی به مرور زمان و با توفیق الهی گره از معمای عدالت گشود. با توجه به این مطالب، از این پس وبلاگ هر مدت یک مصداق یا موضوع را مطرح خواهد کرد و عادلانه بودن یا ناعادلانه بودن آن را به نظرات دوستان و آرای مخاطبین فهیم خویش واگذار خواهد نمود. هرفردمی تواند درباره یک مصداق خاص بگوید که عادلانه است یا ناعادلانه وسپس دلایل خود را بیان نماید. در خود این که چه موضوعاتی به زیر تیغ نقد و نظر بروند نیز مخاطبین می توانند نظرات خویش را اعلام فرمایند.
محمدرضا آرمان مهر
کتاب«رالز- حکیمی(بررسی تطبیقی و نقد معیارها و ابعاد عدالت اقتصادی در اندیشه جان رالز و محمدرضا حکیمی)» اثر محمدرضا آرمان مهر و با ویرایش علمی دکتر یدالله دادگر از سوی انتشارات دلیل ما چاپ شده است. این اثر به بررسی تطبیقی معیار عدالت اقتصادی در اندیشه رالز و حکیمی پرداخته است، امید است که مطالعه این کتاب برای آشنایی با نظریات عدالت در اندیشه متفکران معاصر مفید باشد. افتخارات کتاب عبارت بوده اند از:
1.کتاب شایسته تقدیر فصل پاییز 1390.
2. اثر برگزیده ششمین دوره جشنواره بین المللی فارابی. این کتاب در گروه اقتصاد، مدیریت و حسابداری برگزیده شد تا جزو 29 اثر برگزیده این جشنواره باشد. در جشنواره فارابی تاکید اصلی بر شاخص های نظریه پردازی، حل مسائل بومی و تمرکز بر ایده های اسلامی است.
1. عدالت الهی به سه قسم عدالت تکوینی، تشریعی و جزایی(کیفری) تقسیم می شود. عدالت تکوینی این است که خداوند به هر موجود به اندازه استحقاقش، وجود و استعداد بدهد. عدالت تشریعی آن است که خداوند با واسطه پیامبران و اوصیای خود، اسباب کمال انسانها در دنیا وآخرت را فراهم آورد، و آنها را به غیر مقدور امر نکند، و مایه سعادتشان را از آنها دریغ نکند، از این رو عدالت در سلسله علل احکام مندرج است. عدالت جزایی خداوند این است که به هرکس در برابر عمل خوبش پاداش دهد، و در برابر عمل بدش به کیفر رساند.
2. عدالت غیر الهی به دو دسته عدالت فردی و جمعی تقسیم میشود.
2.1. عدالت فردی به دو دسته عدالت فقهی و اخلاقی(حکمت عملی) تقسیم می شود. که عدالت فقهی توسط فقها از روایات معصومین استخراج می شود. ودرباره عدالت اخلاقی نیز اختلافات زیادی وجود دارد.
2. 2. عدالت جمعی به سه شکل عدالت اداری، اقتصادی و قضایی است. عدالت اداری به عدالت در اداره امور جامعه توجه دارد، و این که نباید در اداره جامعه بین افرادی که از کمالات و صفات و کرامات مشابه برخوردارند تبعیض وجود داشته باشد، بلکه با همه در امتیازاتی مثل بهره مندی از بیت المال مساوی برخورد شود. عدالت اقتصادی به معنای تحقق معیار عادلانه در توزیع منابع، درآمدها و ثروت جامعه. و در معنای خاص عدالت معاملاتی به این معنا است که در معاملاتی که در جامعه انجام می شود، مساوات تقریبی برقرار شود، مثل تناسب دستمزد با کار انجام شده در یک صنعت. و سرانجام عدالت قضایی به این معنا است که با توجه به تساوی حقوق انسانی افراد جامعه، در مقام داوری نباید به حق کسی تجاوز شود(موسوی گرگانی، ۱۳۷۶: ۲۷۰- ۲۷۴). البته این یک رویکرد است، و ممکن است فرد دیگری تقسیم دیگری ارائه نماید. به هر صورت هرچه تقسیم بندی موضوعی مثل عدالت انسجام بیشتری داشته باشد، مفیدتر و منظم تر مباحث پیگیری خواهد شد.
محمدرضا آرمان مهر
معما سوالی است که باید با قدرت اندیشه و با توجه به دیگر قرینه ها به حل آن پرداخت، معمولا معما در نهایت قابل حل است، اما افراد مختلفی از جنبه های گوناگون به ارائه پاسخ می پردازند، گر چه ممکن است از چند راه مختلف نیز حل شود، اما معمولا یک برترین راه وجود دارد. علت این که به نظر می رسد عدالت نیز یک معما باشد، این است که در طول تاریخ دانشمندان زیادی در این عرصه نظریه پردازی کرده اند، از علمای دینی گرفته تا علمای دیگر رشته ها، از افلاطون و ارسطو گرفته تا رالز و سن و... جالب این که در رشته های مختلف علوم انسانی نیز نگرش های مختلفی به آن بوده است. بنابراین عدالت یک معما است و شاید بتوانیم بگوییم یکی از بزرگترین معماهای هستی.
به زعم نگارنده، معمای عدالت یک معمای آسان اما سخت است، یعنی از آن سنخ معماهایی است که وقتی حل شود، همه خواهندگفت که چقدر آسان بود؟! برای حل معمای عدالت، می توان در درجه اول از آموزه های وحیانی کمک گرفت، در درجه بعدی از هم اندیشی عقول، و سرانجام تکوین نیز راهنمایی برای کشف عدالت تشریعی خواهد بود.
این وبلاگ ضمن این که در جستجوی عدالت در همه رشته ها و گرایش ها است، اما با توجه به تحصیلات نگارنده آن به طور خاص عدالت اقتصادی را جستجو می نماید، هرچند برای کشف عدالت اقتصادی باید ابتدا گره عدالت در فلسفه نیز گشوده شود، همچنان که کشف عدالت در سایر رشته ها به کشف معمای عدالت اقتصادی نیز کمک خواهد کرد.بنابراین تمامی عقول را به تفکر و ارائه فکر فرا می خواند، و محدودیتی برای هیچ صاحب فکری در این زمینه ایجاد نمی نماید. البته اگر بحث مصداقی پیش آید حفظ آبروی افراد محترم است.
محمدرضا آرمان مهر
یا عدل
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (سورة قصص، آیه 5) «و اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم.»
با سلام و ادب خدمت تمامی عاشقان عدالت،
این والاترین اصل حاکم بر هستی.
این وبلاگ در پی آن است که عدالت را از جوانب مختلف(اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...) مورد بررسی قرار دهد، تا به لطف الهی و مددگیری از آموزه های و حیانی و همفکری اندیشمندان و مخاطبان فهیم خود بتواند در حل معمای عدالت گامی به جلو نهد. هدف نهایی وبلاگ این است که از پرچمداران ظهور نهایی عدالت در هستی باشد. البته در آغاز راه، فعالیت وبلاگ در جنبه های مختلف علمی، پژوهشی، آموزشی، خبری، تجاری و حتی در مواردی سرگرمی سالم خواهد بود، اما امیدوارم به لطف حضرت دوست، رفته رفته صرفا به هدف اصلی و نهایی خود بپردازد. این وبلاگ به هیچ عنوان عدالت را به مسلخ سیاسی کاری نخواهد برد، و مستقل از هر گرایش و هر شخص سیاسی، تنها در جستجوی عدالت است.
از کلیه عدالت طلبان تقاضا دارد هر نکته یا موضوعی را درباره عدالت ارسال نمایند. ارسال مصادیقی از عدل یا ظلم در ابعاد مختلف فردی و جمعی در ایران و جهان کمکی است به تحقق عدل در هستی و رفع ظلم از جهان. امید است که ما نیز در زمره منتظران واقعی ظهور عدالت در گیتی باشیم.
محمدرضا آرمان مهر